مهاجرت را انتخاب کند یا زندگی ورزشی ناامیدکننده را؟
بحران جدی در ورزش مادر | تمرین قهرمان آسیا روی آسفالت!
به گزارش افرا ورزش، ویدیویی که ایمان روغنی مربی سازنده دوومیدانی ایران منتشر کرده، نازنین عیدیان — قهرمان و رکورددار آسیا — را در حال تمرین در پارک و با مانعهای پلاستیکی نشان میدهد.
تصویری که سؤالهای جدی درباره اولویتها و سیاستهای حمایتی فدراسیون و نهادهای اجرایی ورزش ایران مطرح میکند.
نازنین عیدیان کیست؟
این دختر دوومیدانیکار یک استعداد جوان بزرگ و یک مدالآور برجسته برای دوومیدانی ایران به حساب میآید. عیدیان در اردیبهشت ۱۴۰۳ در امارات، مدال طلای مسابقات جوانان آسیا در ۴۰۰ متر با مانع را به دست آورد.
این مدال طلا، نخستین طلای ایران در بخش دختران در ادوار مسابقات دوومیدانی قهرمانی آسیا به شمار میرفت. او رکورددار ملی مواد تخصصی خود است.
نازنین در محیطی غیرحرفهای و با تجهیزات ابتدایی تمرین میکند. حضور یک مربی صاحبنام و همزمان نبودِ امکانات رسمی و شرایط تمرینی مناسب، خودِ ماجرا را از یک واقعه فردی به نمادی از خلأ ساختاری در ورزش ایران تبدیل میکند.
چرا وضعیت کنونی هشداردهنده است؟
نمادِ بیاولویتیِ سرمایهگذاری: وقتی قهرمان آسیایی باید روی آسفالت و با مانع پلاستیکی تمرین کند، یعنی برای فراهمکردن حداقل امکاناتِ تخصصیِ تمرین (پیست استاندارد، مانعهای حرفهای، کف مناسب، تیم پشتیبان) سرمایهگذاری کافی صورت نگرفته است. این ادعا با شکایتهای مکرر از فقدان کمپ و امکانات تخصصی در دوومیدانی همخوانی دارد.
وجه اقتصادی و معیشتی: بسیاری از ورزشکاران برای ادامه حرفهای خود ناچار به پرداخت هزینهها از جیباند یا وابسته به کمکهای پراکندهاند. وقتی حمایت مالی و بستههای انگیزشی کافی نباشد، انتخاب پیشروی ورزشکاران نابرابر است: مهاجرت (و برچسب رها کردن ایران و وطن فروشی) یا ماندن و تمرین در شرایط غیرحرفهای. این واقعیت از گزارشهایی درباره پرداخت از جیب ورزشکاران در لیگها و نداشتن پشتیبانی مالی آشکار است.
پیام روانی و انگیزشی: فیلمِ قهرمانِ ملی که با تجهیزات ابتدایی تمرین میکند، پیامی قوی به نسلهای جوان میفرستد: «اگر قهرمان هستی هم، قرار نیست برایت امکانات حرفهای فراهم شود. سرنوشت تو هم احتمالا همین است!» این پیام انگیزههای فردی را تضعیف و سرمایه انسانی را به مرور فرسوده میکند.
ریشهها — از کجا نشان گرفته؟
ضعف و کمتوجهی در تأمین زیرساختها و کمپهای تخصصی دوومیدانی و فرسودگی تجهیزات موجود.
پراکندگی و نداشتن برنامهریزی بلندمدت برای حمایت اقتصادیِ ورزشکاران کمترشناخته شده و رشتههای کمتر تجاری که بر عهده دستگاه ورزش کشور و در وهله دوم فدراسیون مربوطه است.
نبود سازوکارهای تضمینِ شغل، حقوق ماهانه یا قراردادهای حرفهای که ورزشکار را در کشور نگه دارد — یا حداقل هزینههای تمرین را پوشش دهد؛ در غیاب اینها مهاجرت یا خداحافظی زودهنگام پدیدهای شناختهشده است.
پیامدها و خطرات عینی برای ورزش ایران
از دست رفتن انگیزه و خروج نخبگان: ورزشکارانِ جوانتر وقتی ببینند قهرمانانشان در شرایط تحقیرآمیز تمرین میکنند، یا انگیزهشان را از دست میدهند یا به دنبال مسیرهای جایگزین (مهاجرت، شغل غیرورزشی) میروند.
بازنشستگی پیش از موعد و رهاشدن رشتهها: ترک حرفه یا پایانِ زودهنگامِ دورهِ ورزشیِ قهرمانان، هزینهای است که جامعه و سیستم ورزشی سالها باید در پی جبران آن برآید.
ضربه زدن به تصویری که باید قهرمانان بسازند: رسانهها و افکار عمومی وقتی تصویرِ «قهرمانِ بدون امکانات» را میبینند، اعتماد به سازوکارها کاهش مییابد و جذب اسپانسرها و حامیان هم سختتر میشود.
رفتار منطقیِ مردم و رسانهها با این ویدیو چیست؟
مطالبهگری عمومی: رسانه و مردم باید ابتدا واقعیت را ثبت کنند، پرسشگران کلیدی (فدراسیون، وزارت ورزش، اداره کل استان/باشگاه) را مسئول بدانند و از آنها پاسخ روشن بخواهند.
فشارِ سازنده: انتشارِ مستنداتِ وضعیتِ تمرینِ قهرمانان باید با مطالبهگری برای اقدامات فوری همراه باشد (تأمین تجهیزات، تخصیص بودجه اضطراری، استفاده از ظرفیتهای استانی).
تمرکز بر راهحل و نه فقط حادثه: همراهی با قهرمان، پوشش راهکارهای پیشنهادی و پیگیری اجرای آنها اثرگذارتر از هجمه روانی به ورزشکار است.
نمونهای که میتوان از آن آموخت
کشورهایی مثل ژاپن که سازوکارِ «حمایت شرکتی/آکادمیک» و شبکه سراسری باشگاهها و مدارس را دارند، توانستهاند برای رشتههایی مثل دوومیدانی و سایر ورزشها استمرار در تولید قهرمان را تأمین کنند.
شرکتها تیمهای ورزشی حرفهای دارند، دولت آموزش پایه را تقویت کرده و برنامهریزی بلندمدت در سطوح پایه اجرا میشود. این مدل نشان میدهد که ترکیبِ حمایت دولتی، ساختار باشگاهی/شرکتی و تمرکز بر مربیسازی، قابل اجرا و مؤثر است.
صریح و بیپرده: این هشدارِ نهایی است
این ویدیو باید زنگِ هشدارِ نهایی برای فدراسیون، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک باشد: یا نشان دهید که برای حفظ سرمایههای ملی (قهرمانان) برنامه و منابع دارید، یا با چشمبستن بر این تصاویر، هزینههای انسانی و ملیِ گزافی پرداخت خواهید کرد.
نگهداشتن یک قهرمان با تشویقِ لفظی یا هشتگ در فضای مجازی ممکن نیست — نیاز به بودجه، تجهیزات، قرارداد و مسیر شغلی مشخص است.
اگر امروز بهصورت عملی و فوری کاری انجام ندهید، فردا باید پاسخگوی موج مهاجرتها، بازنشستگیهای زودهنگام و افت سطح رقابتیِ ملی باشید.
برچسبها: نازنین عیدیان, ایمان روغنی